• وبلاگ : هواي آزاد
  • يادداشت : آذرخشِ رويش
  • نظرات : 6 خصوصي ، 13 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    آري،‌قطره‌هايي شكل مي‌گيرند و جوي‌ها پر آب مي‌شوند،‌ سبزه‌ها از خاك سر بيرون مي‌كنند. هوا دونفره مي‌شود،‌ و طبيعت تو را به آغوشش فرا مي‌خواند.

    تو لبخند بر لبانت جاري مي‌شود. روحت سرشار از خدا مي‌شود و ميروي به آغوش طبيعت.

    همين كه پايت را از خانه بيرون گذاشتي،‌در گل فرو مي‌روي!

    جوي‌هاي شهرت همگي گرفته‌اند و آب به همراه لجن‌ها و آشغال‌هاي جوي،‌تمام جانت را خيس مي‌كنند. اشكال ندارد، آب نماد روشنايي است!

    تو راهت را نمادين ادامه مي‌دهي؛نمي‌داني چرا،‌اما خيابان‌ها،‌كوچه‌ها و معبرهاي شهرت همگي قفل شده‌اند؛‌ماشين‌ها ،‌كوروار در هم گره مي‌خورند. صداي بوقشان اعصابت را خراب مي‌كند.

    تو مسافري،‌من و آن‌ها. مسافران پول دارند ولي ماشين ندارند.

    ماشين‌دارها،‌پول ،دارند،‌ماشين ، دارند،‌اعصاب ،ندارند!

    خيابان‌ها چاه دارند،‌چاله دارند، خندق،‌دره ،‌صخره هم دارند.

    چاه‌ها،‌چاله‌ها،‌خندق‌ها و دره‌ها آب دارند. ماشين‌ها بوق دارند و تو هيچ نداري!

    گره باز مي‌شود،‌

    ماشين‌ها چرخ دارند،‌تو صبر نداري،‌

    چاله‌ها آب دارند،‌تو پناه نداري

    پاسخ

    خوب مگه مجبوري از تو گِل بري اين همه آسفالت!اتفاقا گِل كمه من نمي دونم گِل از كجا مياري توش فروميري؟!